چگونه مسیر شغلی مناسب خود را بیابم؟ قسمت اول

چگونه مسیر شغلی مناسب خود را بیابم؟ قسمت اول

همه ما همواره بدنبال این هستیم که مسیر شغلی خود را با تغییرات آینده همگام کنیم و یا دانش و استعدادمان را در راستای رسیدن به مهارت، همگام کنیم و خلق ارزش کنیم. این فرآیند با شناخت خود ما شروع می‌شود چراکه ما همواره کار می‌کنیم تا بتوانیم از زندگی خود لذت ببریم. پس باید بدانیم ما با چه نوع کاری احساس لذت و ارزشمندی می‌کنیم و در آن حوزه استعداد داریم.

در این مقاله موضوعات زیر را مطالعه خواهید کرد:

• پایه‌های موفقیت آمیز ایجاد یک تغییر
• ترجیحات کارفرما و کارجو برای جستجو
• چرا مهارت‌ها و آموزش‌هایی که دیده‌ایم با بازار کار مطابقت ندارد؟

برای یافتن مسیری که شما را به شغل مناسب‌تان می‌رساند با وبلاگ AVCE همراه باشید.

پایه‌های موفقیت آمیز ایجاد یک تغییر موارد زیر می‌باشد:

• مدل ذهنی:
  بدون باور و مدل ذهنی، تغییرات فقط در مرحله اجرایی و کوتاه مدت اتفاق می‌افتند. درحالیکه باید در مرحله مدل ذهنی (mindset) به این باور رسیده باشیم که باید تغییری ایجاد کرده و به گونه‌ای دیگر عمل کنیم. ایجاد یک تغییر می‌تواند هزینه، زمان و سختی زیادی در بر داشته باشد، پس باید دلایل کافی برای ادامه دادن تمام این مسیر برای خودمان داشته باشیم تا بتوانیم در انتهای مسیر، اِعمال نتیجه آن را در کار یا زندگی خود ببینیم.
• رفتار و اجرا:
  بعد از اینکه نسبت به تغییر، به یک مدل فکری مناسب رسیده باشیم و خود را شناخته باشیم و بدانیم چرا می‌خواهیم تغییر کنیم، مراحل اجرایی به وضوح برای ما مشخص خواهد بود. لذا می‌توانیم برنامه عملیاتی مشخصی تدوین کنیم و مطابق آن در مسیر اجرای تغییر قدم برداریم. همچنین اگر در برنامه‌ریزی یا نحوه اجرای تغییرات مشکلی داشته باشیم چون در مرحله مدل ذهنی به چرایی این تغییر پی برده‌ایم، می‌توانیم با مشورت گرفتن از افراد متخصص برای اجرای تغییر مدنظرمان، مشکل را برطرف کرده و به مسیر درستی از اجرا برسیم.
• محیط :
  محیط نقش موثری در نحوه ایجاد تغییر دارد. مثلا ممکن است که برای حوزه کاری مورد علاقه ما در شهر یا کشور ما تقاضایی وجود نداشته باشد. لذا باید هماهنگ با محیطی که در آن قرار داریم اعمال تغییرات را در نظر بگیریم. مثلا ممکن است دانشگاه‌های کشور ما رشته تحصیلی مورد نظر شما را تدریس نکنند ولی شما استعدادتان در رشته مورد نظر باشد. برای اینکه بتوانید در رشته مورد نظر تحصیل کنید باید مقدماتی همچون جستجوی دانشگاه‌های خارجی که این رشته را تدریس می‌کنند، فراهم کردن شروط ثبت‌نام و دریافت پذیرش آن کشور را انجام دهید که احتمالا زمان و هزینه‌هایی در بر خواهد داشت.

ترجیحات کارفرما و کارجو برای جستجو:

در ابتدا چند نکته را باید بدانیم.

• حداقل مهارت‌هایی که باید برای کسب یک شغل داشته باشیم: تسلط به نرم‌افزارهای office، زبان انگلیسی (حداقل intermediate)، تایپ کردن (انگلیسی و زبان کشورتان)
• هزینه استخدام هر نفر در دنیا به طور متوسط ۴ هزار دالر می‌باشد، پس کارفرما به دنبال استخدام بهترین‌ها و شایسته‌ترین‌ها است.

ترجیح کارفرما بر کاهش ریسک جذب نیروی جدید و ترجیح کارجو بر کاهش زمان جستجو تا مشغول به کار شدن می‌باشد. کارفرمایان با استفاده و ارتقا مقام به افراد درون سازمان برای یک فرصت کاری جدید بیشترین موافقت را دارند چراکه نسبت به افراد درون سازمان به واسطه وجود سوابق عملکردی، شناخت وجود دارد و همچنین افراد درون سازمان، فرهنگ سازمانی را درک می‌کنند و نیاز به آموزش و تطبیق تدریجی آن نیست. اگر کارفرما فرد مورد نظر خود را از درون سازمان نیابد، شواهد (نمونه کارهای انجام شده) جذابیت بالایی برایش دارند چراکه می‌تواند به خوبی نوع نتیجه یا محصول خروجی کارِ فرد یا افراد را مشاهده و بررسی کند. بعد از این دو مورد، نتورک کارفرما می‌تواند گزینه خوبی باشد چراکه دوستان و آشنایان سعی می‌کنند افراد مستعد و حرفه‌ای را معرفی نمایند. همچنین فرصت راستی آزمایی و مصاحبه با افراد هم بعد از معرفی آن‌ها از منابع مورد اعتماد همچنان پابرجا است. لذا شانس یافتن نیروی مناسب در موارد ذکر شده همچنان بالاتر از دریافت رزومه و آگهی فرصت کاری می‌باشد.

افراد جویای کار اما معمولا برخلاف این روند حرکت می‌کنند چراکه گزینه‌ی در دسترس و راحت‌تر برای آن‌ها مراجعه به آگهی فرصت‌های شغلی و ارسال رزومه می‌باشد. درحالی که اگر مطابق به روند کارفرماها این رویه را طی کنند قطعا از شانس بیشتری برخوردار می‌شوند.

دقت داشته باشید که در روش آگهی فرصت شغلی، رزومه دریافت شده صرفا ادعاهای فرد مورد نظر می‌باشد و راستی آزمایی این ادعاها مخصوصا در حوزه مهارت‌های نرم کار سختی می‌باشد چراکه مهارت‌های نرم را نمی‌شود همچون مهارت‌های سخت به صورت کمّی سنجید و نمره دهی کرد. همچنین ریسک‌های عدم تطابق فرد با تیم و یا فرهنگ سازمانی نیز مورد بحث می‌باشد که می‌توان تا حدودی میزان این ریسک‌ها را با نتایج تست‌های شخصیت شناسی و ابزارهای دیگر کم کرد اما همچنان نمی‌توان اطمینان حاصل کرد. پس اشتباه در انتخاب برای کارفرما می‌تواند عواقب سخت و هزینه‌های سنگینی در پی داشته باشد. به همین دلیل کارفرما به دنبال کاهش ریسک استخدام می‌باشد.

چرا مهارت‌ها و آموزش‌هایی که دیده‌ایم با بازار کار مطابقت ندارد؟

در عصر صنعتی که یکسان سازی و تولید عمده مد نظر بود، ارزش در تولید قطعات و محصولات یکسان در تعداد بالا بود که کار استاندارد، نرمال وروتین را می‌طلبید. این نوع کار کردن برای افرادی که تا آن زمان به این صورت کار نکرده بودند کمی دشوار بود و از آنجایی که کارخانه‌ها برای تولید بیشتر و رقابت با یکدیگر به منابع انسانی نیاز داشتند که مناسب این نوع کار صنعتی باشند پس سیستم آموزشی به گونه‌ای تدوین شد که همسان سازی، اطاعت محض، وقت شناسی و کار روتین جزو قوانین آن بود. لذا خروجی مدارس، ورودی کارخانه‌ها را تشکیل می‌داد به این صورت که در مدارس افراد هر روز و راس ساعت باید در مدرسه حاضر باشند، هر روز به معلم گوش بدهند و بنویسند (کار روتین)، همواره از دستورات معلم و مسئولین مدارس باید اطاعت کنند و اگر نتوانند نمرات لازم را کسب کنند باید دوره را دوباره بگذرانند (همسان سازی). امروزه ثابت شده است که هر فرد می‌تواند انواع مختلف هوش و استعداد را داشته باشد در حالیکه مدارس تاکید بیشتری روی هوش ریاضی و IQ دارند.

اما امروزه بین بازار کار و سیستم آموزشی هیچ ارتباطی وجود ندارد چون بازار کار از عصر صنعتی عبور کرده است. الوین تافلر نویسنده آمریکایی و یکی از مشهورترین آینده پژوهان جهان از این دوره که بعد از عصر صنعتی شکل گرفته است به عنوان موج سوم یاد می‌کند. اکنون در موج سوم هستیم که برپایه الکترونیک، کامپیوتر، بیولوژیک و … است که به فکر و نوآوری افراد نیاز دارد و نه زور بازو … در این دوره تاکید بر منعطف بودن، اتکا به نفس، سرعت عمل و خلاقیت است که بر خلاف موج دوم که تاکید بر روتین، وقت شناسی و … داشت، می‌باشد. در موج سوم (بازار کار جدید) شخصی ارزشمند می‌باشد که بتواند از عهده کارهایی با شرایط عدم قطعیت، پیچیده، مبهم و فرّار برآید و از توانایی حل مسئله، تفکر خلاقانه، نوآوری و هوشمندی بالایی برخوردار باشد.

برای بررسی مهارت‌های ضروری برای موفقیت در مسیر شغلی و نقش مهارت‌ها در کسب موفقیت شغلی و مطالعه قسمت دوم مقاله (چگونه مسیر شغلی مناسب خود را بیابم؟) با وبلاگ AVCE همراه باشید.